۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » سیاسی، تاریخی، اجتماعی
  • شناسه : 1405
  • ۲۴ حمل ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۰
  • 92 بازدید
محفل ترحیم روحا در کابل
چند موضوع متفاوت برای مخاطبین

چند موضوع متفاوت برای مخاطبین

(یادی از سالروز شهادت باب‌الحوائج، وفات سید بطحا و بعثت خاتم پیامبران در مجلس ترحیم مرحوم روحا) به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، بعد از ظهر جمعه ۲۴ حمل ۱۳۹۷ خورشیدی رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) با یاد آوری از سالروز شهادت امام موسی‌بن جعفر(ع)، سالروز وفات حضرت ابوطالب(ع) و بعثت پیامبرگرامی اسلام(ص) در […]

(یادی از سالروز شهادت باب‌الحوائج، وفات سید بطحا و بعثت خاتم پیامبران در مجلس ترحیم مرحوم روحا)

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، بعد از ظهر جمعه ۲۴ حمل ۱۳۹۷ خورشیدی رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عج) با یاد آوری از سالروز شهادت امام موسی‌بن جعفر(ع)، سالروز وفات حضرت ابوطالب(ع) و بعثت پیامبرگرامی اسلام(ص) در روز برگزاری مراسم ترحیم، مرحوم مغفورسید عوض علی احمدی، مشهور به روحا و نیز حجت الاسلام سید جعفرعادلی«حسینی» با ذکر مصیبت چگونگی رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) و شهادت فرزندش امام حسین(ع) و دعائیه محفل را خاتمه داد و اینک توجه شما را به متن کامل سخنرانی وی جلب می نمایم:

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تعالی فی کتابه: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»

روزها فکر من این است و همه شب سخنم             که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟

از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟                       به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک                          چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم

من به خود نامدم این جا که به خود باز روم            آن که آورد مرا باز برد در وطنم

در این فرصت کوتاه می‌خواهم علاوه برمناسبت محفل ترحیم و یاد بود از بزرگ خاندان احمدی، مرحوم سید عوض علی احمدی مشهور به روحا، از تبار امام زاده شاه سالم(مشهور به شیرسُرخ) که از سوی بستگان آن مرحوم برگزار گردیده به به اختصار به سه مناسبت که دیروز گذشت و امروز و فردا در جهان بشریت رُخ داده اشاره می‌کنم:

بدون شک، مرگ یک پدیده همگانی و سنتی از سنت های لایتغیر الهی می باشد. به فرموده قرآن کریم؛  هر موجود زنده جان در این عالم طعم شیرین و ناگوار آن را می چشند: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ…»(۱) ما را خداوند آفریده و به سوی او بازگشت خواهیم نمود: «وَکُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ …»(۲) ما روزی به سوی پروردگارمان بازگشت خواهیم نمود: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»(۳) باید دعوت خدا و رسولش اجابت گردد، زیرا پیامبر و دینش در آن دنیای مرده روحی دمیدند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم…»(۴) خداوند ما را خلق نموده تا ثابت نماید کی دراین دنیا عمل خوب و کی عمل بد را انجام می دهند: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»(۵) شیعه و سنی در جوامع روایی از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) ضمن رساترین پندهای بیدارگر روایت کرده اند: «الدنیا مزرعه الاخره» یعنی دنیا برای آخرت بدانند، دنیا کشتزار آخرت است و هرآنچه که انسان کاشت همان را خواهد دِرو نمود.(۶)

این جهان کوهست و فعل ما ندا /  سوی ما آید نداها را صدا

چونکه بَد کردی، بترس، ایمن مباش /   زآنکه تخم است و، برویاند خداش

از مکافات عمل غافل مشو  /  گندم از گندم بروید، جو زجو

این محفل برگزار است به مناسبت درگذشت مرحوم مغفور سید عوض علی احمدی مشهور  روحا که عصر روز شنبه(۱۸ حمل ۱۳۹۷ خورشیدی) در همین منطقه‌ی از غرب کابل درگذشت که جنازه قبلا در قبرستان آبایی‌أش در کجاب بهسود به خاک سپرده شد، این مصیبت را به فرزندان، برادران و سایر بستگان آن مرحوم تسلیت میگویم و از سوی بستگان و دوستان مرحوم از حضور یکایک شرکت کنندگان جهت اظهار همدردی و غم شریکی با صاحبان مصیبت قدر دانی و سپاسگذاری می نمایم و از خداوند، برای آن مرحوم غفران الهی و برای  برای بستگان و دوستانش صبر و اجر جزیل مسئلت می نمایم.
مرحوم سید عوض علی احمدی مشهور به روحا، فرزند مرحوم سید علی احمد که در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در قریه سبزدرخت کجاب(سُفلی) بهسود متولدشد. او در سال ۱۳۲۴ خورشیدی همراه پدرش به منطقه بورجِگَی از توابع ولایت غزنی رفته و حدود ۸ سال آن جا به کارهای کشاورزی زندگی را می گذرانید و از آنجا به کابل آمده نیز با دست رنج و زحمت معیشت زندگی می نمود و تا اینکه در سال ۱۳۶۰ خورشیدی مجددا به زادگاهش سبزدرخت کجاب بازگشت و در تحولات و فراز و نشیب ها از جمله در تهاجمات چندساله‌ی کوچی گری در منطقه حضورداشت.

هرچند مردم مناطق مرکزی مخصوصا مردم بهسود از سالیان دور مورد تبعیض مذهبی و قومی قرار گرفتند و به بدترین وخشن ترین مرحله‌ی آن دوران عبدالرحمن خان بود؛ پس از آن نیز بارها و بارها مردم مورد تاخت و تاز قرار گرفتند؛ در جنگ سقا سال ۱۳۰۸ خورشیدی، حدود ۹۰ سال قبل در یکی از جنگ خانه های مردم به آتش کشیده شد، تکیه خانه‌ی قدیمی سبزدرخت که به همت دست مرحوم سیّد شاه على حسن کربلایى مشهور به سیّد وکیل پدرشخصیت خدوم، دلسوز، درد آشنا و مهمان نواز،  حجت الاسلام والمسلمین مرحوم سید محمد سرور کربلایی که به پایگاه معنوى براى مردم آن منطقه تبدیل شده شده بود، هرچند حالا آن تکیه خانه‏ى قدیمى از نظر افتاده و به مخروبه تبدیل گردیده و اما در آن زمان و نیز در آغاز جهاد به گفته‏ى اهالى محل از آنجا توپى غیبى به سوى مرکزتجمعات قواى کمونیستى شلیک شده و مردم متدین سخت به آن معتقدند.

متأسفانه از آن زمان تا فعلا  که دوران ستم و کوچی گری سپری می شود و حدود یک ماه بعد مردم علاوه بر نا امنی های جاده مرگ در دره میدان منتظر مصائب کوچی گری با حمایت حاکمیت را لحظه شماری می نمایند و تا حال فجایع را ببار آورده که حتی خودی های در قدرت هستند دنبال منافع شان بوده و هیچ توجهی به این مردم مظلوم و ستم دیده ننموده و حتی به خسارات وارده مردم ده نشین تا کنون توجه جدی صورت نگرفته، باید از همین حالا خود مردم در سرنوشت شان تصمیم درست و منطقی بگیرند و منتظر هیچ قدرت مند خودی و بیگانه نباشند.

با استفاده از این فرصت سعی می کنم به هرسه مناسبت اشاره نموده و آنگهی با ذکر مصیبت  محفل را خاتمه دهم:

دیروز ۲۵ ماه رجب؛ سالروز شهادت سالروز شهادت حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) از نوادگان گرامی رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) و هفتمین ستاره آسمان امامت بود، این مصیبت را  بر فرزندش حضرت بقیه‌الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همه‌ی محبان، دوستان و شیفتگان آن حضرت تسلیت می‌گویم.

از سال ۱۴۸ که امام جعفرصادق(علیه السلام) به شهادت رسید دوران امامت حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) آغاز گردید. امام موسی کاظم (علیه السلام) در دوران ۵۵ سال حیات پربرکتش با چهار خلیفه عباسی همزمان بود و چندین بار آن حضرت به زندان افتاد.

حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) سرانجام در ۲۵ ماه رجب سال ۱۸۳ هجری قمری به دستور هارون الرشید در زندان مسموم و به شهادت رسید و پس از شهادت در قبرستان قریش در ساحل غربی دجله و در خارج شهر بغداد به خاک سپرده شد که اکنون به زیارتگاه دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) تبدیل شده است.

همه ساله همزمان با سالگرد شهادت موسی بن جعفر(علیه السلام) میلیون‌ها زائر از مسیرهای دور و نزدیک پیاده به سوی مرقد آن امام بزرگوار می روند و عاشقان خدمت به زائران اهل بیت نیز با برپایی موکب‌های مختلف در طول مسیر از زائران پذیرائی می کنند.

مناسبت دوم؛‌امروز ۲۶ ماه رجب مصادف با سالروز وفات سید بطحاء و حامی رسول الله(صلی الله علیه و آله) حضرت ابوطالب(علیه السلام) در این موضوع  باید گفت: هیچ خانواده‌ای به اندازه خاندان ابوطالب، به اسلام و پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) خدمت نکرده، هنگامی که همگان، پیامبر را تنها گذاشتند، دفع خطر از اسلام و جان پیامبر فقط با فداکاری و ایثار جان میسّر بود، این خانواده در دشواری‌ها و سختی‌ها، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) را چنان یاری دادند که در تاریخ یاران پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) کسی را جز این خاندان  که در مدّت ۴۲ سال یار و حامی آن حضرت باشد نمی‌شناسیم.

به شهادت تاریخ در می‌یابیم که حمایت ابوطالب و چهار فرزنداو،  از جمله حضرت علی(علیه السلام) و عمویش حضرت حمزه سیدالشهداء در جنگ بدر و احد از جانبازی و فداکاری در حفظ دین مؤثّرتر بوده و از جانب دیگر علاقه و محبّت ابوطالب  پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) بیش از حدّ توصیف بود و  تا آنجا که او را از فرزندان خود عزیزتر و گرامی‌تر می داشت؛ و چنانچه «ابن ابی الحدید» در اشعار خود سروده، می‌توان گفت: اگر ابوطالب و فرزندش علی(علیه السّلام) نبودند، دین برپا نمی‌شد و همچنین از حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) روایت شده است که «اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو و ایمان این خلق را در کفّه دیگر گذارند، ایمان او سنگین تر خواهد بود»(۷)

آری! مقام ابوطالب چنان رفیع بود که پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) در روز رحلت آن حضرت در مصیبتش گریان شد و بسیار اندوهناک گردید.

ابو طالب سه سال قبل ازهجرت و درسال ۱۰ بعثت با دیگر مسلمانان در شِعْب ابوطالب در محاصره‏ ی مشرکان مکه بود، در گذشت. پس از وفات ابوطالب آن چنان عرصه را بر پیامبر(صلی‏الله‏علیه‏وآله) تنگ کردند که رسول خدا سال وفات «ابوطالب» و حضرت خدیجه را که مدتی بعد از رهایی از شعب ابی طالب رُخ داد، «عام الحزن»، سال غم‏ها و اندوه، نامید(۸)

به طور قطع، بر همه امّت اسلام لازم است که قدر خاندان ابوطالب را بدانند و خدمات و رنج و مصایب آنان را در یاری پیامبر(صلّی الله علیه وآله)، نصرت دین و اعتلای کلمه توحید فراموش ننمایند.

موضوع بعدی فردا ۲۷ رجب مصادف با سالروز مبعث پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) است.

از طلوع خورشید اسلام و انقلابِ عظیم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، هزار و چهارصد و اندی سال می‌گذرد و از آن زمان تاکنون، تاریخِ جهان پی‌درپی ورق خورده و رویدادهای گوناگون و دگرگونی‌های حیرت‌انگیز، چهره‌ای تازه به آن بخشیده است، اما این حقیقت که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نجات‌دهنده بزرگ بشر بود و آیینش آیین زندگی، هر زمان از زمان دیگر روشن‌تر می‌درخشد.

در ماجرای بعثت پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه وآله)، نقل‌های متفاوتی روایت شده و اعتقاد مشهور علمای شیعه بر این است که بعثت حضرت در روز ۲۷ رجب اتفاق افتاده و میان شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. علمای اهل سنت تاریخ آن را در ماه رمضان ذکر نموده و همین طور برخی از علمای شیعه نیز معتقدند بعثت پیامبر در ماه رمضان بوده ولی قول مشهور در میان علمای شیعه ۲۷ رجب را تاریخ دقیق این رویداد می‌دانند.

با نزدیک شدن پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به چهل سالگی، دوره‌های عبادت و اعتکاف ایشان بیشتر و طولانی‌تر می‌شد. در یکی از روزهای عبادت در حرا جبرئیل، نازل شد و لوحی را در مقابل دیدگان آن حضرت گرفت و گفت بخوان، آنگاه حضرت  دچار حیرت و شگفتی شده بود پاسخ داد، خواندن نمی‌دانم. بار دیگر گفت: بخوان، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) باز پاسخ داد که خواندن نمی‌دانم. جبرئیل بار دیگر تکرار نمود که بخوان، حضرت گفت: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات زیر را بر او خواند و او نیز آنها را تکرار کرد:«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»(۹) سرآغاز بعثت با نام خدا شروع شد و پس از نام خدا، با خواندن و قلم و علم و آموزش آغاز گردید. این واژه‌های زرین، بیانگر آن است که بعثت، با انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینه‌ها شروع شد و باید همواره برای پیشبرد اهداف بعثت، به زیربنای استوار آن، یعنی انقلاب فرهنگی اهمیت ویژه داد.

بعثت، یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی و عملی و هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز بر پا خاستن برای نجات انسان‌ها از زیر یوغ اسارت‌های فکری، اجتماعی و سیاسی…

چگونگى رحلت جانسوز پیامبر اکرم(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله):

شیخ مفید(ره) نقل میکند: بیمارى رسول خدا(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) سخت وخیم شد؛ امیرمؤمنان على(علیه‏السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) درکنار بسترپیامبر بودند، همینکه نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند حضرت فرمود: یاعلی! سرم را بردامن خود بگیر، زیراکه امرالهى فرا رسیده، وقتى که روح از بدنم بیرون رفت… مرا روبه قبله بگذار و کارغسل و کفن را خودت انجام بده وپیش از همه بر جنازه‏أم نماز بخوان و مرابه خاک بسپار؛ حضرت على(علیه‏السلام) سر آن حضرت را بر دامن گرفت، آن حضرت بیهوش شد، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) خود را به روى آن حضرت انداخت در حالى که نوحه وگریه مى کرد این شعر را مى‏خواند:

وَاَبیَضُ یُستَسقَى الغَمامُ بِوَجهِهِ      ثِمالُ الْیَتامى‌عِصْمَهُ لِلْأَرامِلِ

رسول خدا(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) چشمش راگشود وباآواز ضعیف فرمود: «دخترجانم، این‏گفتار عمویت ابوطالب‏است، آن رامگو، ولى این آیه را بخوان:» «وَمَا محمّدٌاِلاّ رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبْلِهِ‏الرُّسُلُ، أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُم عَلى‏أَعْقابِکُم…»

در این هنگام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گریه طولانى کرد، پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) به او اشاره کرد که نزدیک بیا، فاطمه

زهرا نزدیک رفت، پیامبر آهسته به او سخنى‏گفت که روى فاطمه ازآن سخن شکوفاشد.

در حدیث آمده به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گفته شد، آن سخنى که پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) آهسته چه بود که موجب خرسندى‌ات گردید؟». فاطمه(سلام الله علیها)در پاسخ فرمود: پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) به من فرمود که نخستین کسى ازاهل بیت اوهستم که به او ملحق مى‏گردم واین سخن موجب ازبین رفتن اندوه من‏گردید».

مرحوم شیخ صدوق(ره) ازابن عباس روایت کرده: درآن هنگام حسن وحسین(علیهماالسلام) بادیده گریان وارد خانه شدند وخود را به روى رسولخدا(صلی الله علیه و آله) افکندند. امام علی(علیه السلام) خواست آنان را ازآن حضرت جدا سازد که پیامبر به هوش آمد وفرمود: «یاعلى! بگذار من آنهاراببویم، من ازدیدار آنهاتوشه برگیرم وآنها ازدیدارمن توشه برگیرند، آگاه باش! که این دوفرزند، بعد ازمن ستم هاخواهند دید وباظلم کشته خواهندشد».

عرض کنیم: لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ…(۱۰) حسین جان هیچ روزى همچون مصیبت روز عاشورا نیست.

آن لحظه‌ی که اباعبدالله آمد کنار میدان رفع خستگی نماید. ناگهان سنگى از سوى دشمن آمد؛ «اِذْ أَتاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَهْ» سنگ بر پیشانى آن حضرت خورد، خون جاری شد؛ «فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَسْمَعَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَه» امام حسین(علیه السلام) خواست که با جامه‌ی خود، خون از چهره پاک کند که تیرى سه شعبه و مسموم بر سینه حضرت نشست؛ «اَتاهُ لسَهْمَ مُحَدَّدٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبِ» حضرت تیر را  بیرون آورد، خون از جاى آن فوران زد؛ «فَثَقَطَ الْحُسَینِ عَنِ الفَرسِ اِلىَ الأَرضِ عَلى هذِه…» «فَقَال بِسمِ‏اللّه و بِاللّه وَ عَلى مِلَّهِ الرَّسول‏اللّه، صلى‏الله‏علیه‏و‏آله…»

یکتا گهر ز صدر زین افتاد                آویزه عرش بر زمین افتاد

افسوس‌ که‌ در معرکه‌ کرب‌ و بلا        از خاتم انبیاء نگین افتاد(۱۱)

پی‌نوشت:

  1. سوره عنکبوت، آیه ۵۷ ؛‌ سوره انبیاء، آیه ۳۵ .
  2. سوره بقره، آیه ۲۸ .
  3. سوره بقره؛ آیه ۱۵۶٫
  4. سوره انفال، آیه ۲۴ .
  5. سوره ملک، آیه ۲ .
  6. ارشاد القلوب دیلمی ج ۱ ص ۸۹؛ عوالی اللئالی، ابن‌ابی‌جمهور احسائی: ج ۱ ص ۲۶۷ ح ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۱۰۷ ص ۱۰۹٫
  7. شرح نهج البلاغه «ابن ابی الحدید»، ص ۳۳۸، ج ۴، چاپ مصر»
  8. الغدیر، ج ۷، ص ۳۷۶ ـ ۳۷۳؛ شرح من لا یحضره الفقیه، ج ۲۲۲؛ تاریخ کامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۹۱٫ .
  9. سوره علق، آیه ۱ تا ۵ .
  10. الأمالی( للصدوق)، النص، ص: ۱۱۶ ؛ معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۰، مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۶ .
  11. ناصرالدین‌ شاه‌ .

گزارشگر: سید محمد حسینی/ پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی